دلت بخواد دوباره، از ته دل بخونی...
دور بر سن های 17-18 سالگی برام زیاد چت کردن، زیاد توی نت گشتن، و زیاد توی فضاهای مجازی بودن جذاب بود..
ولی الان مدت هاست که از این فضا فرار میکنم!
کافیه حس کنم زمانی که دارم این دور و بر میپلکم بیشتر از زمانیه که باید خوش بگذرونم!
یهو ترس برم میداره و به طرز محسوسی غیب میشم!
الان وقتشه که موزیک گوش کنم، از هنر، خوراکی های خوشمزه، و معاشرت با آدمالذت ببرم
با خودم خیال پردازی کنم! احساس موفقیت و پیشرفت کنم و پر از حسای خوب شم!
حس کنم دارم زندگی میکنم!
چت کردن خوش میگذره! ولی نه به اندازه ی حس موفقیت، قوی بودن و پیشرفت کردن.
موسیقی همیشه حالمو خوب میکنه.. مخصوصا موسیقی های قدیمی! (که باهاشون خاطره دارم یا توی یه بازه ای زیاد گوش میکردم و واسم آشناس..)
+تو سایه ها بمونی، درگیر سایه ها شی... مفهوم زندگی رو، از یاد برده باشی...
++من خوب خوبم... :)
+++نزار گریه هامو ببینی عزیز، یه کاری نکن کم بیارم برو...
- سه شنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۶، ۰۲:۳۹ ق.ظ