من...

یکى از اعضاى آدم هاى متفاوت از آدم هاى متفاوت... فقط همین...

من...

یکى از اعضاى آدم هاى متفاوت از آدم هاى متفاوت... فقط همین...

۱ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

مرزى جان سلام!

لابد نشسته اى پشت لپ تاپت و اصلا هم میل ندارى سرى به وبلاگم بزنى!

بى خود میکنى! مگر نمیبینى براى تو مینویسم؟

نمیبینى دلتنگت شده ام؟

مرزى... نمیدانى وقتى نشسته اى لاى چمن ها، یا روى موج ها موهات رو داده اى بر باد، یا توى اتوبوس خسته نشسته اى و کتاب میخوانى چقدر دلبر تر میشوى...

یا وقتى پشت همه ى کار هات، نیم حواسى هم به من دارى...

نیم نگاهى...

وقتى میخندى بلند بلند... یا از سر شرم به نقطه اى خیره میشوى، چشمانت را گرد میکنى و ابروهات را بالا میاندازى...

مرزى جان...

حق بده دیوانه ات باشم...

کمتر دلبرى کن!