من...

یکى از اعضاى آدم هاى متفاوت از آدم هاى متفاوت... فقط همین...

من...

یکى از اعضاى آدم هاى متفاوت از آدم هاى متفاوت... فقط همین...

۳ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

("حالا که شدم یه موجودی که حتی خودمم خودمو نمیشناسم، بعد از این همه سال، میگه من از اول تو انتخاب تو اشتباه کردم."
نگار، سی ساله است. خسته ترین سی ساله ای که تا به حال دیده ام. بی انگیزه و نا امید است. در خلا و پوچی بی پایانی زندگی میکند که هیچ چیز حالش را بهتر نمیکند.)
برگرفته شده از صفحه ی اینستاگرام دکتر فریبزر استیلایی (dr_farest)
 

این اون آهنگس که راجع بهش میگفتم:
"دلش میخواد زود ساعت 9 شب بشه... باباش براش از توی رادیوش لالایی بزاره و آروم بخوابه...
لالا لالایی... لالا لالایی... لالا لالایی... لالا لالایی..."
این همونه... فقط یاد گرفتم خودم باید واسه خودم از توی لپ تاپم بزارمش!
چون اون که رفته، دیگه هیچ وقت نمیاد :)

 

 


+آدما عجیب غریبن! خودم از همشون عجیب غریب تر! D:

++ما را به خیر تو امید نیست... شر نرسان :)

without any hatred in my heart...
with no fear in my mind
with firm and stable steps...
I take new decisions... :)



+شما ها تو عقل و دلتون چیزی نیست... واسه منم دعا کنین تو این شبا... :)
++اگه غلط املایی انشایی دارم بگین! من خارجیگینیم قوی نیست!